رییس هیأت مدیره «خانه سینما»: دنبال پیگیری آرام و منطقی ماجرای سینماگران هستیم / مسئله را نه صرفا در سطح هنرمندان، بلکه در سطح جامعه ببینیم
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۵۵۹۹۶
محمدمهدی عسگرپور درباره پیگیریهای خانه سینما برای رفع مشکلاتی که برای برخی هنرمندان و سینماگران کشور در ناآرامیهای اخیر جامعه به وجود آمده و بعضا فضای ملتهبی ایجاد کرده است، توضیحاتی را ارایه کرد.
او ضمن انتقاد از برخی تصمیمگیریها و سیاستگذاریها که بسیاری از آنها را یک ماه قبل در یک برنامه تلویزیونی هم مطرح کرده بود، پیشبینی خود را از وضعیت پیشروی سینما در ماههای آینده بیان کرد؛ سینمایی که این روزها دچار اُفت مخاطب شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این تهیهکننده سینما و کارگردان فیلمهای «قدمگاه» و «مهمان داریم» که مسئولیت مدیرعاملی خانه هنرمندان ایران را نیز برعهده دارد، در بخشی از این گفتوگو خبری را هم درباره تصمیمهای احتمالی جدید در حوزه پروانه ساخت فیلمهای سینمایی عنوان کرد که از نگاه او میتواند آغاز یک سری حاشیههای تازه باشد.
شرایط فعلی سینما تا نیمه اول سال بعد ادامه دارد؟
عسگرپور سال گذشته در مصاحبهای دیگر با ایسنا از آیندهای نگرانکننده برای سینما سخن گفته بود که یک دغدغه جهانی است، مبنی بر اینکه پیشبینی میشود با توجه به پیشرفتهای تکنولوژی و تغییر بسترهای نمایشی، سینما در آیندهای نه چندان دور به نوستالژی تبدیل شود. اما او حالا درباره پیشبینی خود از آنچه در انتظار سینمای ایران است، بیان کرد: اثر وضعی تصمیماتی که در شوراهای پروانه ساخت و نمایش گرفته میشود تا نیمه اول سال آینده ادامه خواهد داشت و این وضعیت را از جهت تولید، نمایش و کم رونقی سینما تا آن زمان خواهیم داشت. البته ممکن است گاهی برای مدتی کوتاه روند فروش بالا رود اما دوباره نزول خواهد کرد و جلوگیری از چنین اتفاقی مستلزم یک تغییر رویه جدی است.
وی در این زمینه توضیح داد: در همین شرایطی که ما این صحبتها را مطرح میکنیم، گروهی از طریق شورای عالی انقلاب فرهنگی به دنبال تصویب آییننامه شورای پروانه ساخت به شکل جدید هستند که محدودیتها را بیشتر میکند. نمیدانم این موضوع تصویب میشود یا خیر ولی میدانم که در حال بحث و پیگیری است و همان آییننامهای است که اساس آن در دولت دهم و در دعواها با خانه سینما در آن موقع نوشته شد. این در حالی است که تصویب آییننامههای این چنینی که حتی از نهاد صنفی هم برای آن نظرخواهی نشده، شرایط را به سمت سختتر شدن پیش میبرد. ولی اگر این وضعیت نباشد، از نظر من سینما میتواند تا حدی به نقش قبلی خود برای استقبال و جذب مردم نزدیک شود.
بسیاری از مسائل امروز در گذشته ساده بودند ولی توجهی به آنها نشد
او درباره وضعیتی که برای برخی هنرمندان پیش آمده و پیگیریهایی که صورت داده است و نیز درباره شرایط این روزهای کشور نیز گفت: وقتی میخواهیم درباره مقطع فعلی یعنی همین امروز و روز گذشته و چند روز پیش از آن صحبت کنیم باید موضوع را گستردهتر از یکی دو اتفاق خاص اخیر مثل بازداشت دو بازیگر ببینیم؛ یعنی مسئله را نه صرفا در سطح هنرمندان، بلکه در سطح جامعه ببینیم. آنچه اتفاق افتاده مسائل انباشته شدهی حداقل دو، سه دهه است و به نظرم اشتباه است اگر بخشی از حاکمیت یا هر جای دیگر فکر کند این اتفاقها مربوط به حجاب است؛ اتفاقاً برعکس، مربوط به یک ماجرای گسترده است که همه ابعاد آن باید بررسی شود. اما نکته اینجاست که متاسفانه در طول سالهای اخیر زمینه گفتوگوی درست و شنیدن صداهای مختلف و عمل کردن به آنچه باید اتفاق بیفتد شکل نگرفته است. وقتی برخی مطالبی را که مطرح میشود، ریشهیابی کنید میبینید که بعضی از موضوعها در سالهای گذشته سادهتر بودند ولی به آنها توجه نشد، همینطور روی هم انباشته شدند و حالا به یک خشونت منتهی شدهاند. اگر هیچ کدام از طرفین نخواهند باب گفتوگو را باز کنند با خشونت روزافزون مواجه خواهیم شد، کمااینکه امروز با این پدیده مواجه هستیم و اتفاقاً مسئله اصلی جامعهی ما در شرایط فعلی، همین است. طبیعتا هنرمندان هم در همین بخش میگنجند.
عسگرپور با اشاره به جایگاه هنر و به طور مشخص سینما ادامه داد: سینما همواره نقش اجتماعی جدی - حداقل در کشور ما- داشته و در دنیا هم کموبیش همینطور است. حاکمیت خیلی وقتها این نقش اجتماعی را دوست داشته و خودش هنرمندان را به آن تشویق میکرد و گاهی حتی میپرسید که چرا در فلان موضوع، هنرمندان حضور ندارند، یا به نحوی بر مشارکت آنها تاکید میکرد. اما هر زمان این حضور به نفع حاکمیت نیست، گفته میشود "آنها چرا اظهار نظر میکنند؟ هنرمندان باید سراغ کار خود بروند." این در حالی است که هنرمندان به شکل طبیعی با جامعه ارتباط دارند و دارای نقش اجتماعی خاص هستند. این توقع اتفاقا از هنرمندان به عنوان افراد معروف جامعه و کسانی که به نوعی مرجعیت دارند وجود دارد نه از افراد معمولی جامعه، به همین دلیل هنرمندان بنا بر همین نقش درگیر ماجراها میشوند. این موضوعی است که باید درک شود ولی به نظرم در برخی مقاطع به ویژه در بحران فعلی، انگار این نقش نادیده گرفته میشود؛ یعنی فراموش شده که نقش هنرمندان در مسائل اجتماعی جدی بوده است. این را هم من نمیگویم، بلکه تحقیقات نشان میدهد که هنرمندان همواره جزو سه یا چهار قشر اول مرجعیت جامعه در سه دههی گذشته بودند. این تحقیقات جامعهشناسانه جواب همین موضوع هستند ولی حالا شرایط به گونهای است که یا میخواهند موضوع را نادیده بگیرند یا معتقدند که باید این نقش مرجعیت فقط به یک صورت خاص اظهارنظر کند.
وی با تاکید بر اینکه «متاسفانه زمینهی شنیدن صدای اعتراض در کشور ما از سالهای دورتر شکل نگرفته و صرفا مربوط به الان نیست، هرچند در بعضی مقاطع موارد عکس هم وجود داشته است»، گفت: در مقطع اخیر فضا به گونهای است که انگار قرار نیست چنین زمینهای شکل بگیرد و تبعات آن را هم داریم میبینیم؛ امروز همکاران ما بازداشت میشوند و فردا ممکن است این میزان گستردهتر شود. بعد نهاد صنفی پیگیری میکند و مدام به جای پرداختن به موضوعات مهمتر صنفی، به دنبال بازداشتیها است. بنابراین به نظر میرسد این جریانی است که پایان مشخصی هم ندارد.
از آیندهنگری هنرمندان تا برخی تحلیلهای نادرست
رییس هیات مدیره خانه سینما اضافه کرد: وقتی کارنامه هنرمندان را بررسی میکنیم - به گواه آثارشان - میبینیم که آنها بیشتر متوجه موقعیت و مسائل اجتماعی بودند، بیشتر آیندهنگر بودند و به موضوعهای امروز اشاره داشتند. این در حالی است که چنین بررسیها و آیندهنگریهایی کار نهادهای ذیربط بوده ولی انگار متوجه موضوع نشدهاند و حتی برخی از آنها بدون درک درست شرایط، غائله را تمام شده اعلام کردند. من در همین یکی دو ماه اخیر با برخی کسانی که در حوزههای استراتژیک مجموعه کشور فعالیت میکنند جلسه داشتم و در میان آنها میبینم عدهای تحلیلهای بعضا اشتباهی دارند؛ مثلاً یک ماه پیش فردی که مسئولیت مهمی هم داشته تحلیلی از شرایط اجتماعی داشت که وقتی آن را در موقعیت امروز بررسی میکنیم، متوجه میشویم که تحلیلها نادرست بوده و اینجاست که به چشم میبینیم آنچه باید در طول سالهای گذشته انجام میشد، پیگیری نشد و وضعیتِ امروز به این میزان خشونت رسیده است.
خانه سینما به دنبال پیگیری آرام و منطقی است
وی در ادامه اظهار کرد: خانه سینما در این دو ماه اخیر سعی کرد سیر پیگیری آرام و منطقی خود را داشته باشد، با نهادهای ذیربط گفتوگو کند تا بخشی از این مشکلات حل شود ولی به نظر میرسد در جاهایی ترجیح داده میشود که این گفتوگو با آن شکلی که در حال پیش رفتن بود، ادامه نداشته باشد. انگار برخی به دنبال این هستند که به نوعی لشگرکشی اتفاق بیفتد. ما در این مدت بر اساس تعداد بازداشتیها و ممنوعیتهایی که اعلام شده بود و هر کدام شرایط متفاوتی هم دارند جلسههای مختلفی با نهادهای امنیتی و دادستانی داشتیم. بعضی از همکاران احضار شدهاند، بعضی بازداشت و بعضی هم پاسپورتشان گرفته شده است. درباره افرادی که پاسپورت آنها گرفته شده مواردی هست که هیچ حکمی برایشان وجود ندارد. برخی کسانی هم در زندان هستند که علت آن قابل بررسی است. من پیشتر هم گفته بودم که اگر در هر کجای دنیا از ما بپرسند مثلاً آقای جعفر پناهی برای چه در زندان است، آیا باید بگوییم بهخاطر ساخت فیلم؟! فیلمی که باب دل حاکمیت نبوده یا حتی از نظر بخشی از حاکمیت، از آن برداشت اقدام علیه امنیت ملی شده است؟! آن هم فیلمی که هنوز بیرون نیامده و هنوز تمام نشده است! اینها همه بخشی از آن مسائل انباشته شده است که ما هر دوره پیگیری کردیم.
عسگرپور در پاسخ به اینکه آیا میتوان محدویتهایی را که در دورههای گذشته برای طرح موضوع در سینما بویژه در بستر سیاسی وجود داشته و اجازه مطرح شدن انتقادها را کمتر میداد در شنیده نشدن صدای انتقاد مردم دخیل دانست؟ بیان کرد: بخشی از ماجرا همین است که ما اصلاً سینمای سیاسی را به جز اندک مواردی که خود سینماگران تلاش کردهاند، نداشتیم و چندان اجازه ساخت این نوع فیلمها داده نشد. علاوه بر اینها سینمای اجتماعی هم که تلاش میکرد این خلأ را پر کند، آنقدر مورد اتهام قرار گرفت و برخوردهای بد دید که آن هم نتوانست کار خود را انجام دهد و کمکم به فیلمهای زیرزمینی تبدیل شدند؛ فیلمهایی که حاکمیت ممکن است با آنها کاملاً مشکل داشته باشد. جامعه امروز ما دچار مسائلی است اما متاسفانه طرح کردن آنها به برخی آقایان برمیخورد و هر دوره فکر میکردند اگر برخی موضوعها عنوان شود، مشکل به وجود میآید و بعدا نمیتوان آنها را جمع کرد. بنابراین آنها باید امروز پاسخگو باشند و به جای اینکه بگویند هنرمندان بهخاطر پُست گذاشتن در اینستاگرام به جامعه لطمه میزنند، باید این مسائل را و آنچه در گذشته کردهاند پاسخ دهند. این حرفها کاملا نادرست است که بگوییم اگر هنرمندان یا خود مردم، پستی اعتراضی نمیگذاشتند به این معنا بود که وضعیت اجتماعی و اقتصادی و محیط زیستی و ... خوبی داشتند و هیچ مشکلی وجود نداشت. جایی به عدهای گفتم تصور کنید که الان سال ۱۴۰۱ نیست و چند سال قبل هستیم، مردمی داریم که با یک سری مسائل طرف هستند، مثلاً از یک سو محیط زیستشان در حال نابودی است و از یک سو ارزش پول ملی آنها هر روز پایینتر میرود، تعداد فقیرها بیشتر میشود، نسبت حقوقها با خرج مسکن و خودرو و زندگی تفاوت بسیار زیادی دارد، چنین مردمی چطور باید اعتراض کنند؟ چه چیزی را و کجا، باید میگفتند، وقتی که تمام درها بسته میشود و اجازه هیچ اعتراضی که بتوانند به نتیجه برسند داده نمیشود؟ پس طبیعی است که امروز اینطور میشود در حالی که همین هنرمندان در آن مقطع درباره این موضوعها فیلم ساختند ولی متاسفانه توجهی نشد.
اثر بعدی خشونت در آینده چگونه خواهد بود؟
این سینماگر در پاسخ به اینکه با توجه به افزایش واکنشهای خشونتآمیز در سطح جامعه که گاهی در میان جامعه و در فضای مجازی به وضوح دیده میشود، چه شرایطی را برای آینده باید پیشبینی کرد؟ گفت: احاله دادن تمام اتفاقهای فعلی به دشمن قطعاً درست نیست. برای من سوال است که آیا واقعاً در این مورد کار تحقیقی و آماری انجام شده است؟ یعنی آیا به راستی نمیدانستند در جامعه چه شرایطی وجود داشته؟ منظور من وضعیت فعلی نیست بلکه چند سال اخیر را میگویم. آیا نمیدانستند وضعیت اقتصادی و فرهنگی مردم چطور است؟ آیا نمیدانستند وضعیتی که در جامعه شکل گرفته به چه سرانجامی میرسد؟ آیا نمیدانستند با یک رسانه ملیِ تکصدا مواجهیم آن هم با یک سیستم فربه که توان اداره کردن خودش را هم ندارد؟ همه اینها روشن بود. به همین دلیل معتقدم در این بین با گروهی مواجهیم که قدرت اداره کردن مسائل را ندارد و هزینههای روزافزون برای مجموعه کشور ایجاد میکنند. امروز در جامعه با خشونتی طرف هستیم که اسم آن را خشونتهای روز افزون میگذاریم. یک نکته مهم این است که اثر بعدی خشونت در آینده چگونه خواهد بود؟ ما اساساً هیچگاه چنین جامعهای نداشتیم. در تمام این سالهای گذشته، چه زمانی این اتفاق میافتاد که در خیابان ایرانیها به جان هم بیفتند و با هم برخورد کنند؟ آن هم یک گروه به اسم حافظ امنیت که البته انواع و اقسام هم دارند؛ لباس شخصی و غیرشخصی با نشانههای مختلف که آدم را گیج میکند. در این میان هم مسئولی پیدا میشود و میگوید ما اصلا لباس شخصی نداریم یا یک اتفاق را به کل منکر میشود، در حالی که چند روز بعد مشخص میشود که هر چه منکر شده به نوعی واقعی بوده! چنین فردی استحقاق نشستن روی صندلی مسئولیت خود را دارد؟ وقتی این لجاجتها اتفاق میافتد و بابت آن عذرخواهی هم نمیکنیم و هیچ مسئولی هم تغییر نمیکند، چرا باید توقع داشته باشیم که جامعه لجاجت نداشته باشد؟ این لجاجت از کجا آمده است؟ و حالا ما چه کار میتوانیم بکنیم؟
ما میخواهیم گفتوگو کنیم، کجا باید گفتوگو کنیم؟
عسگرپور در پاسخ به پرسش قبلی خود (حالا ما چه کار میتوانیم بکنیم؟) گفت: ما در نهاد صنفی (خانه سینما) تاکنون به دنبال گفتوگو بودیم و من بر اساس جایگاه صنفی خود رفتار و تصمیمگیری کردهام. در دو ماه گذشته به گواه مسئولانی که جلسههای مختلفی با آنها داشتم، اوضاع و احوال را پیگیری میکردیم که تا جای ممکن کمترین آسیب به مجموعه کشور ما وارد شود و به طور طبیعی هنرمندان هم بخشی از آن محسوب میشوند. متاسفانه بعد از هر جلسه فکر میکنیم به یک جمعبندی نسبتاً خوبی نزدیک میشویم ولی فردای آن، معادلات دیگری همه چیز را به هم میزند. انگار رصد میکنند و میبینند که ما به یک نقطه نسبتا مثبت نزدیک میشویم و بعد یک مجموعه دیگر کارها را به هم میزند. پس به نظر میرسد باید کمکم دیدِ من این شود که دیگر جلسه نگذاریم، چون انگار این گفتوگوها بیفایده هستند؛ این در حالی است که مدام ما را دعوت به گفتوگو میکنند. اما گفتوگو مناسباتی دارد. این چه گفتوگویی است که حتی در مجلس وقتی یک نفر میخواهد صحبت کند، میکروفن او را میبندند؟ من به عنوان نماینده نهاد صنفی میگویم که میخواهیم گفتوگو کنیم، کجا باید گفتوگو کنیم؟ اصلا ما در حال گفتوگو بودیم، چرا نتیجه کار به اینجا میرسد؟ چرا هر روز در این موضوع اتفاق بدتر رخ میدهد؟ من تصور میکنم ما در مسیری بودیم که راه پهنی داشت ولی هر روز در حال باریکتر شدن است.
رییس هیات مدیره خانه سینما در پایان تاکید کرد: جامعه فرهنگ و هنر، آن مقداری که من میشناسم که فقط سینما هم نیست و تمام هنرها را در بر میگیرد، در طول این سالها همواره یک نقش اجتماعی جدی داشته و همواره دلسوزانه حضور داشته است. بسیاری از هنرمندان در داخل کشور از سوی حاکمیت مذمت شدند و از سوی بعضیها در خارج از کشور نیز که خیرخواه کشور ما نیستند، همین اتفاق برایشان رخ داد؛ بنابراین صدمات زیادی متوجه آنها شد. من همواره فکر میکنم بنده و خیلیهای دیگر در سینما و حوزههای هنر همیشه دنبال گفتوگو بودهایم و هیچ وقت از آن فرار نکردهایم، یعنی در بدترین شرایط هم که کسی حاضر به گفتوگو نبود هم، ما حاضر به گفتوگو بودیم برای حفظ آن ارزشهایی که همه ما به آن اعتقاد داریم و بخشی از حاکمیت هم نشان داده بود اعتقاد داشته است. الان هم خیرخواهانه مسائل را پیگیری میکنیم.
بیشتر بخوانید:
بازنشر هشدارهای یک پژوهش در خبرگزاری دولت / ممکن است، در آینده نزدیک، فاصله اعتراضات به ۲ ماه برسد / «اتاق فکر» ارتباطگیری با نخبگان تشکیل شود پیشنهاد جنجالبرانگیز رسایی، «طرح» نمایندگان مجلس شد/ «ممنوعالخروج» کردن دانشجویان در صورت «هنجارشکنی» در دانشگاه مشابه «توهین» حسن عباسی،«تیتر یک» کیهان شد/ برخی بازیکنان تیم ملی،«بی غیرت» معرفی شدند۲۱۲۲۰
کد خبر 1698153منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سلبریتی تجمعات اعتراضی بازداشت گفت وگو کنیم نقش اجتماعی خانه سینما نهاد صنفی موضوع ها پیش بینی ی گذشته فیلم ها کشور ما سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۵۵۹۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از هنرآفرینی هنرمندان نصفجهان در قطب عاشقی عالم، «کعبه»
اصفهان از گذشته تا کنون، زادگاه هنرمندان زیادی است که با ذوق و خلاقیت، توانستهاند در مسیر عقاید و آرمانهای خود زیباییهای زیادی پدید آوردند؛ آثاری که هر چقدر از خلق آنها بگذرد، باز هم تازه است و حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، هنر، ارزشمندتر از طلاست و هنرمندان، کیمیاگرانیاند که به خوبی میتوانند با خلاقیت و ابتکار خود، آثاری پدید آوردند که آوازهاش در سراسر دنیا بپیچد؛ اصفهان نیز بهعنوان مهد فرهنگ و هنر، در دل خود فرزندانی پرورش داده که میراث دار فرهنگ، این سرمایه بزرگ ملی شدند؛ چه مرد باشند و چه زن؛ چه هنرمندانی که از نسلهای قدیم هستند و امروز، تجربیاتشان، توشه راه ماست و چه هنرمندان جوانتر که تلاش میکنند با حفظ اصالت و سنت، هنر را به دیدگان هدیه کنند.
رضا بدرالسماء یکی از هنرمندان بهنام نگارگری است که آوازه او فراتر از مرزها نیز پیچیده است که درباره یکی از تجارب متفاوت خود حین نگارگری اظهار میکند: در نزدیکت رین مکان به خانه خدا در حال طراحی بودم و این سعادتی برای من بود؛ نکته جالب اینکه وقتی چشمم به موج جمعیت که دور کعبه حرکت میکرد افتاد، دیدم که این گردش در آنجا به کل گردش عالم برمیگردد و احساس کردم که نگارگری هم از همین گردش دورانی به در خانه خدا اقتباس شده، در واقع در همه عالم و سلولها اینگونه است و همه به دور مبدایی است که از آن جدا شدند، حرکت میکنند تا به آن نزدیک شوند که همان از کثرت به وحدت رسیدن است.
وی ادامه میدهد: اثر «سرآغاز» همان خانه کعبه است که طواف حجاج، دور آن را با نقوش نقاشی ایرانی داریم؛ در واقع از نزدیک دیدم که هنرمندان چطور توانستند هنر نگارگری را خلق کنند و و دیدم که اقتباس آنها از گردش همین جاست.
عیدی بزرگی نصیب من شداین نگارگر اصفهانی همچنین درباره تجربه متفاوت خود در ابتدای سال خاطر نشان میکند: میخواستم سال را کنار شهدا آغاز کنم و همانجا عیدی خود را گرفتم؛ وقتی از تلویزیونهای نصب شده، پیام نوروزی رهبر انقلاب پخش میشد، اثر خود با نام «یا مقلب القلوب» را کنار ایشان دیدم و واقعاً حس خوبی داشتم؛ عیدی بزرگی نصیب ما شد که افتخار بزرگی بود، ما بارها به واسطه آثاری مثل شهدای منا که در راستای انقلاب، خلق شده چند باری خدمت رهبر انقلاب رسیدیم و ایشان هم هنر را دوست دارند و تاکید دارند با زبان هنر، انقلاب را بیشتر معرفی کنیم و مظلومیت فداییان اسلام از صدر اسلام و رشادتهایی که تا کنون داشتند را با هنر نشان دهیم.
آمنه بدرالسماء، از دیگر هنرمندان اصفهانی و فرزند رضا بدرالسماء اظهار میکند: علاقه زیادی به هنر داشتم با این حال زندگی من در کنار پدرم بی تأثیر نبوده زیرا غیر از تربیت پدرانه، مرا با دنیای هنر آشنا کرد؛ همچنین مادرم پشتوانه بزرگی برای من بود و بیش از اندازه تشویقم میکرد، همچنین مشکلات را طوری مدیریت میکرد تا پدرم در آرامش بتواند به کار خود برسد.
وی میافزاید: اخلاق هنرمندان باید بسیار لطیف، مهربان و پر از عشق باشد و معمولاً احساس خود را با اثر خود بیان میکنند؛ افتخار داشتم در کنار پدرم باشم و ایشان اینقدر بزرگمنشانه از اصالت و سنتهای ایرانی بودن، فرهنگ و اصفهان برای من گفتند که از بچگی، زیست هنرمندانه داشتیم.
این هنرمند ادامه میدهد: پدر خیلی علاقه داشتند که باید رسالت خود را به نوعی تمام کنیم و به من میگفتند که به عنوان یک بانوی هنرمند، باید فضای ذهنی خود در حالی که سنتها را حفظ میکنی، به تصویر بکشی، در عین حال با مخاطبی که همسن یا متعلق به نسل بعد از تو است ارتباط برقرار کنی.
مکتبی شایستهتر از اصفهان نیستاحمد مراتب، پیشکسوت آواز نیز در خصوص پیشینه موسیقی در اصفهان اظهار میکند: مکتب آواز اصفهان و شیوه یا سبک، هرکدام معانی و ترجمان خود را دارد و بسیار زمان میخواهد تا دربارهاش صحبت کنیم اما اگر قرار باشد روزی درباره آن حرف بزنیم، مکتبی شایستهتر از اصفهان نیست.
وی ادامه میدهد: اصفهان از دیرباز حرفی برای گفتن داشته و مفاخر بزرگی را به عرصه موسیقی ایران و خارج از ایران معرفی کردهاست؛ از زمان سید رحیم اصفهانی و شاگردان ایشان، مرحوم سید حسین ساعتساز، مرحوم حاج اصفهانی که استاد من هم بودند و که هرکدام ستاره درخشانی در فرهنگ و هنر و آواز اصفهان به حساب میآیند.
این پیشکسوت آواز خاطر نشان میکند: الان هم اساتید زیادی در اصفهان داریم که جزو برجستهترین استادان ایران هستند و در رشتهها گوناگون، چه آواز و چه ساز، فعالند؛ امیدواریم شایستگی این را داشته باشند که جا پای بزرگان بگذارند و عظمتی که اصفهان در فرهنگ و هنر، مخصوصاً موسیقی داشته است، حفظ و به آیندگان بسپارند.
تاج سر آواز ایرانمراتب با بیان اینکه اخلاقمداری برای یک هنرمند، بسیار مهم است، میگوید: استاد تاج، یکی از نوادر اساتیدی است که شخصیت اخلاقیاش با وجود اینکه پهلوان آواز بود، زبانزد بود؛ همین بود که شاگردان را به سوی خود جذب میکرد، از ۱۲ سالگی و مدت ۱۸ سال حتی در سفر، در رکاب او بودم و از حضورش استفاده کردم؛ اخلاق، منش و انسانیت او بزرگترین شایستگی او بود.
وی ادامه میدهد: بارها گفتهام که تاج، تاج سر آواز ایران بود اما بابت این تاج، از کسی باج نگرفت و هیچ تفاخری نداشت؛ من حتی یک غیبت از او نشنیدم و همه شاگردان شیفته اخلاق او بودند؛ اخلاق نیک با همه مردم، مسئله مهمی برای کسانی است که میخواهند در عرصه هنر ماندگار شوند.
پیشکسوت آواز خاطر نشان میکند: حدود ۲۰ سال قبل، در راستای آوازهای آئینی، تلاشهای زیادی صورت گرفت تا اذان و دعاها با لحن موسیقی ایرانی ادا شود، زیرا در قدیم افرادی که اذان گوش میکردند رادیو نداشتند که بخواهند از لحن عرب استفاده کنند و آقایان دماوندی، تاج از جمله افرادی هستند که در این عرصه صحبت کردند، همچنین سید جواد ذبیحی که دعاها و ادعیه را با آوازهای ایرانی خواند و این والاترین خدمت ایشان بود.
اذان گفتن در کعبه، به سبک شیعیانمراتب با اشاره به اینکه سال ۱۳۵۴ و عید غدیر، در حال خواندن اشعاری در حضور چندی از علما و اصفهانیها که مقابل خانه کلبه و ناودان طلا دور هم جمع میشدند بودم، ادامه میدهد: آن شب امام موسی صدر، مهمان شاه عربستان بود و در عین طواف صدای من را شنید، فردای آن روز از ایشان دعوت کردیم که به هتل ما بیاید و موقع رفتن گفت که فردا، تمام سلاطین و پادشاهان اسلامی وارد خانه کعبه میشوند و خانه خدا با گلاب قمصر اصفهان عطرآگین میشود، میخواهم صحبت کنم بر بام کعبه اذان بگویید؛ خلاصه که مسئولین، موافقت کردند و بعد از برنامهها از جمله قرائت قرآن توسط عبدالباسط، علی رغم تاکید بر ادامه اذان تا «اشهد ان محمد رسول الله»، به طریقه شیعیان و با «اشهد ان علیا ولی الله» اذان گفتم و این بالاترین افتخار من در تمام عمرم بود؛ جالب اینجاست که با توجه به شرایط عربستان، حتی یک نفر هم به این کار من اعتراض نکرد و این از عنایات الهی بود.
وی در پایان میگوید: امیدوارم نام اصفهان همانطور که شایسته است به عنوان یک کلان شهر و حتی جهان شهر، به افتخار و بزرگی برده شود.
به گزارش ایمنا، تکریم و معرفی هنرمندان، مخصوصاً دیار هنرخیز اصفهان، وظیفه همه ماست؛ هنرمندانی که در هر شرایطی، ذوق و هنر خود را حفظ و تلاش کردند تا به بهترین شکل ممکن، آن را به مردم هدیه کنند و این دیار کم ندارد از این بزرگمردان عرصه فرهنگ و هنر…
کد خبر 748629